ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
با تو رنگ خاطراتم ارغوانی می شود
کوچه ی بن بست عشقم آسمانی می شود
تا تو با لبهای شیرازی صدایم می کنی
لهجه ی چشمان من مازندرانی می شود
تا نباشی شعر من با"می"شود هم قافیه
آخرش هم شاعرت خیام ثانی می شود
کارم از سیگار های پشت هم خواهد گذشت
سرنوشتم بعد تو ته استکانی می شود
معنی" من من "کنار در چه میدانی که چیست
دوست دارم پیش من امشب بمانی می شود
سبک دستانم عراقی بود با چشمان تو
بی نگاهت شعرهایم اصفهانی می شود
ناز پروین را کشیدن در غزل بیهوده بود
عاقبت سیمین شعرم بهبهانی می شود
قصد کردم شر شوم من توی هر پس کوچه ای
آخرش شعبان شهرت استخوانی می شود
من که گفتم حرفهایم را تو هم این را بدان
بعد من هر کس تو را دارد روانی می شود...
رسول مختاری پور