The man whose star was gone / Download
The writer: Asal Jafarzadeh Fini
Voice: Neda Ghadimi
Vocalist: Kamran Tafti
Arrangment by: Arta Rahimi
Recorded in: Studio ArtaTV
Publisher: 3880
Production: 2016
نوشته ی: عسل جعفرزاده فینی
صداخوانی: ندا قدیمی
آواز: کامران تفتی
تنظیم کننده: آرتا رحیمی
ضبط و اجرا: استودیو آرتا تی وی
ارائه شده در کانال: سی و هشت؛ هشتاد
تولید: 2016
ﺩﯾﺸﺐ ﭘﺪﺭﻡ ﺑﺎ ﺭﻭﺍﺑﻂ ﻋﻤﻮﻣﯽ ﺻﺪﺍ ﻭ ﺳﯿﻤﺎ ﺗﻤﺎﺱ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﺑﺎ ﻟﺤﻨﯽ ﺗﻨﺪ ﻭ ﺍﻣﺎ ﭘﺮ ﺍﺯ ﺑﻐﺾ آﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺑﺎﺩ ﺍﻧﺘﻘﺎﺩ ﮔﺮفت...
ﻫﺮ ﺟﻤﻠﻪ ﮐﻪ ﭘﺪﺭﻡ می گفت ﺩﺭ ﻧﻈﺮﻡ ﺧﺸﺘﯽ ﻣﯽ آﻣﺪ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺩﯾﻮﺍﺭﯼ ﺑﻪ ﺯﻣﯿﻦ می ریخت...
ﭘﺪﺭﻡ: ﭼﺮﺍ ﺭﻋﺎﯾﺖ نمی کنید؟ ﭼﺮﺍ ﻓﯿﻠﻢ ﻫﺎﯼ ﺻﺤﻨﻪ ﺩﺍﺭ ﭘﺨﺶ می کنید؟ ﺁﻗﺎ ﺟﺎﻥ ﻣﻦ ﺗﻮ ﺍﯾﻦ ﺧﻮﻧﻪ ﺩﻭ ﺗﺎ ﺑﭽﻪ ﮐﻮﭼﮏ ﺩﺍﺭم... ادامه مطلب ...
پسر نوح به خواستگاری دختر هابیل رفت.
دختر هابیل جوابش کرد و گفت: ادامه مطلب ...
می دانی روزی که
ماجرای عشق تو را به مادرم گفتم، چه اتفاقی افتاد؟
اصلأ بگذار از اول برایت بگویم...
ادامه مطلب ...
بخش دوم: ویلن
ابوالفضل، مى گم بهتر که عوده نشد
چطور مگه؟
آخه، یه کاست عود خالى گوش کردم دیدم صداش صداى من نیست، با روحم جور نبود.
شش ماهى از خریدن عود بى مصرف گذشته بود. من هنوز زخمى خنجرى بودم که حسن ارزون فروش بهم زده بود و سعى مى کردم به شکل هاى مختلف خودم رو تسلى بدم.
ادامه مطلب ...
بخش اول: عود
_بیا پایین!
کلمهها مثل سنگ سخت بودند و به شیشهها میخوردند.
«راننده» صدا را میشنید.
اما اگر میخواست هم نمیتوانست پایین بیاید.
بعدِ این همه سال، چاق شده بود و ورم کرده بود
و گوشتها و چربیهای تنش، لایهلایه روی هم
تلنبار شده بود و سرها و دستهای بیشماری
از بدنش بیرون روییده بود.
ادامه مطلب ...
پله ها را مواظب باش مرضیه
گاهی خودت را
جای نرده ها بگذار
چقدر باید کش بیایند
که این پنج طبقه را
همراهی ات کنند
ادامه مطلب ...در روز اول سال تحصیلى، خانم تامپسون معلّم کلاس پنجم دبستان وارد کلاس شد و پس از صحبت هاى اولیه، مطابق معمول به دانش آموزان گفت که همه آن ها را به یک اندازه دوست دارد و فرقى بین آنها قائل نیست. البته او دروغ می گفت و چنین چیزى امکان نداشت.
ادامه مطلب ...
معلمی از دانش آموزانش خواست:
"فواید گاو بودن" را بنویسند
و نوشته ای که در زیر می خوانید
تمام و کمال انشای آن دانش آموز است:
ادامه مطلب ...
یک دانشجوی افغانی می گفت:
زمان تحصیلم در سوئیس با یکی از اساتید دانشگاهمون
رفتیم کافه ی نزدیک دانشگاه تا قهوه بخوریم.
حرف از حکومت و اوضاع بد افغانستان شد
که استادم حرف جالبی زد
که همواره توی ذهنم نقش بست.
ادامه مطلب ...با به اشتراک گذاشتن این داستان شاید بتوانید زندگی زناشویی خیلیها را نجات دهید!
ادامه مطلب ...